دست نوشته های یک مادر

دست نوشته های یک مادر

اینجا چراغی روشن است...
دست نوشته های یک مادر

دست نوشته های یک مادر

اینجا چراغی روشن است...

دخترکی با موبایلی در دست....


دیده که من شبا با موبایل میرم تو تخت( کتاب میخونم بخخخخدا)
حالا چند شبه موقع خواب،حتما باید با موبایل «باب استنجی» زرد خودش بره تو تخت. اگر زبونم لال موبایل« باب استنجی» دم دست نبود، کل اهالی خونه باید بسیج بشیم و این جناب زردرنگ بی ریخت بدصدا رو از زیر مبل یا پشت کابینت یا توی کشوی لباسها یا حتی اگر در ثریا باشد، پیدا کنیم تا سرکار خانوم، موبایل به دست تشریف ببرن توی تختشون:)

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد