دست نوشته های یک مادر

دست نوشته های یک مادر

اینجا چراغی روشن است...
دست نوشته های یک مادر

دست نوشته های یک مادر

اینجا چراغی روشن است...

بوق

زمانی که مردمان سرزمین من یاد گرفتند که بوق خودرو وسیله ای برای سلام و احوالپرسی با در و همسایه، ابراز ناخرسندی از وضعیت پیش آمده، عرض ارادت به آشنای توی خیابان، اعلام کلافگی از وضعیت ترافیکی، خداحافظی کردن با میزبان، صدا زدن همسر برای اینکه زودتر خودش را به پارکینگ برساند، اعلام حضور به اهل منزل برای اینکه زودتر پیچ سماور را بچرخانند، ابراز شادمانی از وصلت پیش آمده و همراهی با نوعروس و داماد. همدردی با صاحب عزا، مقابله به مثل باراننده خاطی توی خیابان، اعتراض های مدنی، شادمانی گروهی بابت رای آوردن کاندیدای مورد نظر در انتخابات، اعلام هشدار خرابی جاده به ماشین های دور و بر، جشن و سرور ملی به دلیل راهیابی تیم ملی به جام جهانی و .... نیست، همه کودکان و نوزادان سرزمینم خوابهای بهتری خواهند داشت و مدام از خواب نخواهند پرید

ماله کشی دینی

میگوید: آن قدر بچه طفل معصومم را کتک زده ام که سیاه و کبود شده است

با تعجب و خشم میگویم: بچه را زدی؟برای چه؟

با یک جور ندامت ساختگی میگوید: وقتی روزه میگیرم عصبی و کلافه و کم طاقت میشوم. به هر بهانه ای بچه را به باد کتک میگیرم

آن قدر عصبانی میشوم که دیگر نمیتوانم چیزی بگویم و در حیرت این مدل عبادت کردن می مانم

با خودم فکر میکنم گناه روزه خواری بیشتر است یا کودک آزاری؟

ای کاش یک جایی از قرآن درباره کودک آزاری نیز آیاتی داشتیم و پدر و مادرهای کودک آزار از عذاب الهی و خشم خداوندی و زبانه های آتش و سرب مذاب و چرک جوشان و مارو عقرب و رتیل ترسانده میشدند. شاید در این صورت دیگر کسی جرات نمیکرد به بهانه روزه داری و پیروی از دستور خدایش کودک بی گناه و مظلومش را مورد حملات وحشیانه قرار بدهد و بعد هم ماله دست بگیرد و روی گندی که زده را با اسم دین ماله کشی کند

برای دخترکم

دخترک شیرینم

غروبها را دوست نداری. بهانه میگیری و نق میزنی. انگار دلتنگی و حوصله چیزی یا کسی را هم نداریکه البته همه اینها را از مادرت به ارث برده ای

آرمیدن در آغوش من تنها چیزی است که غروبها میتواند تو را آرام و راضی کند

وقتی دستهای کوچولویت را جمع میکنی و روی سینه من میگذاری و سرت را روی دستهایت تکیه میدهی من این شعر را برایت میخوانم و تو غرق در لذت میشوی و کم کم چشمهایت روی هم می آید

این شعر  وزن و قافیه ندارد و سرتا پا ایراد عروضی است اگر خوش شانس تر بودی و مادرت استعداد شاعری داشت حتما سعی میکرد چیز بهتری برایت بسراید


دختر به این زیبایی

مثل پری دریایی

یا یه فرشته رویایی

چرا گریه میکنه گاهی؟

خوب معلومه چرا

لالا داره لالا

این دختر ناز بلا

برای همینه که گریه میکنه حالا

عه! لالا داره لالا؟

خوب

پس باید چشمهای تیله ای سیاه و قشنگشو ببنده حالا

لالا بکنه لالا

تا خود صبح فردا

یالا

دختر ناز زیبا

چشمهای تیله ای سیاه و قشنگتو ببند حالا

لالا کن لالا

ملکه گلها

دختر بلا

خانوم طلا

چشمهای تیله ای سیاه و قشنگتو ببند حالا

لالا کن لالا

آفرین دختر زیبا

لالا کن لالا

ببین خواب های زیبا

خوابهای قشنگ و رویا

خواب فرشته ها و دریا

لالا کن لالا

تا خود صبح فردا


انواع لالا

دست لالا

تعریف: لالایی که رابطه مستقیمی با دست مادر دارد

موقعیت فیزیکی: مادر دخترک بهاری باید روی تخت به پلو دراز بکشد و دستش را طوری روی تخت بگذارد که تشکیل یه زاویه قائمه را بدهد. بعد دخترک بهاری سرش را روی بازوی مادرش بگذارد و در حالی که با شست پایش شکم مادرش را قلقلک میدهد و گاهی نیز آن را توی ناف مادرش میکند و باعث میشود مادرش از شدت قلقلک ضعف کند، به خواب برود

الزامات: نوازش کردن موی سر دخترک بهاری با آن یکی دست از الزامات این نوع لالا است


پا لالا

تعریف: لالایی که روی پای مادر اتفاق می افتد

موقعیت فیزیکی: مادر باید به یک جایی تکیه بدهد و ترجیحا پشتش یک بالش بگذارد. پاهایش را جفت همدیگر دراز کند و روی آن یک تشک کوچک و یک بالش بگذارد. دخترک بهاری سرش را روی بالشی که به ترتیب روی تشک و بعد روی پای مادرش قرار دارد بگذارد و همین طور که مادر سعی میکند به صورت منظم پاهایش را به چپ و راست تکان بدهد و در عین حال مواظب باشد که پاها از همدیگر باز نشوند، دخترک به خواب برود

الزامات: داشتن یک جفت پای سالم عاری از هر گونه درد مچ و زانو برای این نوع لالا الزامی است. همچنین خواندن یک لالایی آرامش بخش نیز حیاتی به نظر میرسد و در تسریع نتیجه کار موثر واقع میشود


ممی لالا

تعریف: لالایی که همراه با شیر خوردن اتفاق می افتد

موقعیت فیزیکی: در این نوع لالا مادر هم میتواند در پوزیشن نشسته باشد و هم دراز کشیده. مهم این است که به دخترک بهاری شیر بدهد و همزمان با خوردن شیر، خر و پف دخترک بلند شود

الزامات: پوشیدن یک لباس راحت که مناسب با دوران شیردهی طراحی شده باشد الزامی به نظر میرسد

پ.ن: این نوع لالا معمولا برای خواب آخر شب بسیار مناسب و مجرب به نظر میرسد


مبل لالا

تعریف: لالایی که روی مبل اتاق پذیرایی به وقوع بپیوندد

موقعیت فیزیکی: مادر باید روی مبل در حالتی بین نشسته و دراز کشیده قرار بگیرد. پشتش چند بالشتک بگذارد و اطرافش را نیز با چند بالش بزرگ و کوچک محصور کند. دخترک بهاری را روی شانه بگذارد و دخترک روی سینه مادرش و مادرش هم روی بالشتکها لم بدهد.

الزامات: داشتن بالشهایی با ابعاد و درجه نرمی مختلف الزامی است. همین طور روشن کردن کولر به دلیل افزایش دمای بدن مادر و دخترک بهاری واجب به نظر میرسد.

پ.ن: این نوع لالا برای چرتهای بعد از ظهر عالی است و برای مادر نیز توفیق اجباری استراحت کردن و چرت زدن را به دنبال دارد.


ماشین لالا

تعریف: لالایی که درون خودروی در حال حرکت اتفاق می افتد

موقعیت فیزیکی: دخترک بهاری درون صندلی ماشینی که با انواع پتو و بالش پر شده و حسابی نرم و راحت به نظر میرسد قرار میگیرد و کلیه بندها و کمربندهای ایمنی بسته میشوند. پدر دخترک یک موسیقی کلاسیک میگذارد و خودرو را روشن میکند و دخترک به یک خواب شیرین و لذت بخش فرو میرود.

الزامات: داشتن صندلی خودروی مخصوص کودک الزامی است. در صورت نداشتن چنین امکانی، مادر باید در صندلی عقب نشسته  و کودک را در آغوش بگیرد

پ.ن: تجربه نشان داده است که ماشین لالای بالای 3 ساعت با یک گریه و جیغ و داد وحشتناک از سوی دخترک بهاری ناشی از خستگی و دلزدگی پایان میپذیرد


مبل پا لالا

تعریف: این نوع لالا ادغام دو نوع لالا- پا لالا و مبل لالا- است

موقعیت فیزیکی: مادر باید روی یک مبل ال و یا یک کاناپه 3 نفره قرار بگیرد و تکیه بدهد. تشک و بالش دخترک بهاری را روی پاهای دراز شده اش بگذارد و به صورت منظم آن را به طرفین تکان بدهد تا دخترک بخوابد

الزامات: داشتن یک مبل راحت و بزرگ پارچه ای لازم به نظر میرسد

پ.ن: دلیل محبوبیت این نوع لالا از سوی دخترک بهاری هنوز کشف نشده است


بغل لالا

تعریف: لالایی که در بغل مادر اتفاق می افتد

موقعیت فیزیکی: دخترک بهاری در آغوش مادر قرار میگیرد و مادر باید کل محیط خانه را برای چندین و چند بار- گاه تا هزاران بار- راه برود و همزمان آواز بخواند تا دخترک به خواب برود.

الزامات: داشتن یک جفت پای سالم، یک ستون فقرات بی عیب و نقص و یک کتف قوی برای این نوع لالا الزامی است. همین طور مادر باید به یک حنجره عالی مجهز باشد.

پ.ن: اگر دست دخترک بهاری باشد، ترجیح میدهد همه لالاها به این شیوه انجام شود.


گهواره لالا

تعریف: به لالایی که درون گهواره اتفاق می افتد گهواره لالا میگویند

موقعیت فیزیکی: دخترک بهاری درون گهواره قرار میگیرد. مادر با بندی که به گهواره بسته آن را تکان میدهد و دخترک آن داخل به خواب میرود. گاه مادر میتواند شعری را نیز برای دخترک زیر لب زمزمه کند.

الزامات: داشتن یک گهواره مناسب و همچنین بستن یک بند بلند متناسب با ابعاد منزل الزامی به نظر میرسد

پ.ن: حسن این نوع لالا در این است که مادر میتواند همزمان با خواباندن دخترک بهاری اندکی به کارهای شخصی اش نیز رسیدگی کند. این نوع لالا مخصوص روز تلقی میشود


شکم لالا

تعریف: لالایی که روی شکم افراد چاق اتفاق می افتد

موقعیت فیزیکی: یک فرد تپل با شکم بر آمده- ترجیحا پدربزرگ- دخترک بهاری را در آغوش میگیرد و روی یک مبل لم میدهد. دخترک روی شکم او به خواب میرود

الزامات: داشتن یک عضو شکم برجسته و مهربان و با حوصله در خانواده الزامی به نظر میرسد و بدون وجود فردی با چنین مشخصاتی، این نوع لالا ماهیت وجودی پیدا نمیکند

پ.ن: این نوع لالا مخصوص مواقعی است که پروژه عملیاتی کردن انواع دیگر لالا با شکست رو به رو شده و مادر دخترک بهاری از شدت خستگی در حال مضمحل شدن است. آن گاه آن عضو مهربان و شکم برجسته و با حوصله مانند فرشته نجات وارد عمل میشود و به یاری شکم نازنینش دخترک را میخواباند و مادر نیز نفسی به آسودگی میکشد



در باز

اگر دیدید فردی هنگام استفاده از دست شویی و حمام در آن را باز میگذارد فکر نکنید که از نظر عقلی خل مزاج است و یا فرهنگ استفاده از سرویس بهداشتی درونش نهادینه نشده  و یا تربیت خوبی نداشته است و یا از فوبیای ماندن در مکانهای بسته رنج می برد

مطمئن باشید آن فرد یک مادر است که با مصیبت کودکش را خوابانده و همیشه نگران از خواب پریدن کودکش است

چند قدم تا دیوانگی

دچار یک عارضه جدید که ناشی از استرس نگهداری صحیح از نوزاد است شده ام!

همه چیز صدای دخترک بهاری را می دهد. اصلا صدای گریه ها و جیغ های دخترک بهاری پس زمینه گوشم شده و مثل کاغذ دیواری به در و دیوار گوشم چسبیده

وقتهایی که دخترک بهاری در کمال آرامش خوابیده، از هر چیز بی ربط و با ربطی صدایی مشابه با صدای گریه های دخترک به گوشم میرسد و هر وقت فاصله ام با او بیش از دو متر میشود، صدای خیالی جیغ و دادش هم شدیدتر میشود

تا حالا از دوش حمام، شلنگ دست شویی، فندک اجاق گاز، چرخ خیاطی، کولر، ویبره موبایل، دمپایی هایم و حتی خر و پف بابای دخترک صدای گریه های دخترک بهاری ام به گوشم رسیده

اگر همین طور پیش برود به گمانم گذرم به تیمارستان هم بکشد!

کودکی ات مبارک

دخترک بهاری من

آن روزهایی که تازه به دنیا آمده بودی و خیلی بندانگشتی بودی را یادت می آید؟

صدایت میکردم "جنین کوچولوی من"

آخر برای آمدن به این دنیا عجله کرده بودی و 15 روز زودتر از زمان موعود پا به این دنیا گذاشته بودی و آن روزها باید قاعدتا همچنان جنین می بودی

15 روز بعد از تولدت، یعنی زمانی که طبق قاعده دوران جنینی ات به اتمام می رسید، اسم جدیدی برای خطاب کردنت پیدا کردم. تو دیگر "نوزاد کوچولوی من" بودی

و حالا، در این ظهر گرم تابستانی، درست در زمانی که 40 روز از آمدنت به این دنیا گذشته، باید به دنیال اسم جدیدی برای خطاب کردنت باشم. دوران نوزادی ات هم خیلی زود تمام شده و تو از امروز به بعد "کودک کوچولوی من" هستی

عزیز دلم

دخترک بهاری ام

از روزهای کودکی ات لذت ببر

کودکی کن و شادمانه به روی دنیا بخند

و اصلا برای بزرگ شدن عجله نکن

دنیای آدم بزرگها آن قدرها هم که فکر میکنی خواستنی نیست

کودکی ات مبارک دخترک بهاری من


کپی برابر اصل

یک جفت چشم سیاه براق به سایز بزرگتر خودش خیره میشود و با شادی لبخند میزند. یک جفت چشم سیاه براق به سایز کوچکتر خودش که آن پایین توی بغلش آرمیده با لبخند پاسخ میدهد و نگاه ها و لبخندها در هم گره میخورد

خوشبختی همین جاست

وقتی سایز کوچک "کپی برابر اصل" خودت را در آغوش میگیری و سرتا سر پکر لطیف صورتی رنگش را بوسه باران میکنی