دست نوشته های یک مادر

دست نوشته های یک مادر

اینجا چراغی روشن است...
دست نوشته های یک مادر

دست نوشته های یک مادر

اینجا چراغی روشن است...

آآآآآآآآآآآآلوچه

دارم پرپر میزنم برای یک سبد پر از آلوچه های درشت و ترش و آبدار سبز 

دلم میخواهد همچین جانانه نمک روی آلوچه ها بریزم و سیر دل خرچ خرچ بخورمشان


کاش میشد درخت آلوچه را تطمیع کرد چند ماه زودتر بار بیاورد!

نظرات 3 + ارسال نظر
یک فرشته سقوط کرده چهارشنبه 27 دی 1391 ساعت 21:20

عزیزم...
..
مامان کوچولو
تا بهار زیاد نمونده ..
تا فصل گوجه سبز..

نیمفادورا پنج‌شنبه 28 دی 1391 ساعت 19:44 http://www.nimfadora.persianblog.ir

یعنی از بازار تجریش هم کاری بر نیومده؟ ای بابا...

آتنا مامان آرنیکا سه‌شنبه 3 بهمن 1391 ساعت 03:16

عزیزمممم
فریزری دارم ، تیپاکس کنـــــــــــم ؟؟؟
میخوای تو بلند شو یه سر بیا اینجا ...
اگه ویارت ویار باشه 600 کیلومتــر راه مجبورت می کنه طی طریق کنی و به ما برسی و فریزریش رو به جای تازه اش بخوری . به هر حال ما در خدمتیم مامی فسقل

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد