دست نوشته های یک مادر

دست نوشته های یک مادر

اینجا چراغی روشن است...
دست نوشته های یک مادر

دست نوشته های یک مادر

اینجا چراغی روشن است...

وحشت بی پایان

حال بدی دارم

یک جور مرض، یک جور کرم یا شاید خوره به جانم افتاده و مدام اخبار مربوط به داروهای چینی را دنبال میکنم و هر بار که اتفاق تازه ای در حوزه دارو و بهداشت و درمان می افتد، چهار ستون بدنم می لرزد و دست کم نصف روز اشک میریزم و دلم برای خودم و همه آنهایی که به خاطر استفاده از داروهای تقلبی چینی جانشان را از دست داده اند و یا وسط عمل به هوش آمده اند و زجر کشیده اند و یا دچار عوارض جبران ناپذیر شده اند می سوزد.


دخترکم

به خاطر هر دوتایمان نهایت سعی ات را بکن. با مامان و دکترها همکاری کن و نگذار کارمان به اتاق عمل و جراحی بکشد. نا امیدم نکن دخترک 39 سانتی من

نظرات 2 + ارسال نظر
فاطمه شنبه 26 اسفند 1391 ساعت 21:19

سلام مامان نی نی جون[قلب]
تجربه ی بارداری ندارم اما عزیزم این نگرانیها در منی که حتی تصمیمی برای بارداری ندارم وجود داره چه برسه به شما عزیزدل که عزیزدلی رو توی دلت داری[لبخند][ماچ]
انشالله به زودی یه نی نی سالم میاد توی بغل یه مامان سالم...[بغل][ماچ]
دلم گرفت که من نمیتونم نی نی داشته باشم[گریه]

فسقلی شنبه 26 اسفند 1391 ساعت 23:37

ایییی جون مامان مهربون آخه این حرفا چیه این فکرا چیه

بهشون فکر نکن روزانه این همه نی نی ناز و سالم دارن به دنیا میان
فکر روزای شاد کنار دخترک باش و از آخرین ماههای بارداریت لذت ببر

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد