دست نوشته های یک مادر

دست نوشته های یک مادر

اینجا چراغی روشن است...
دست نوشته های یک مادر

دست نوشته های یک مادر

اینجا چراغی روشن است...

پاشنه آشیل

هر کسی یک پاشنه آشیلی در روحیه خودش دارد

پاشنه آشیل روح و شخصیت من هم قضیه تجاوز جنسی به کودکان مخصوصا دختر بچه هاست

وقتی فکرش را میکنم میبینم توی دنیای به این بزرگی از هیچ موضوعی به اندازه این قضیه رنج نمیبرم و له نمیشوم

با این وجود با وسواس عجیبی همه خبرهای مرتبط با این حوزه را پیگیری میکنم و مو به مو داستانهای وحشتناک تجاوز به کودکان را دنبال میکنم و توی خودم اشک میریزم و غصه میخورم و کم غذا میشوم و احساس افسردگی میکنم و واقعا حس میکنم که روحم دارد مضمحل میشود و الان است که رشته های روحی ام از همدیگر پاره شود

هر چه سن کودک مورد تجاوز کمتر باشد و سن حیوان صفتی که به او تجاوز کرده بیشتر، رنج روحی من نیز بیشتر و بیشتر میشود

اگر آن حیوان صفت پدر بچه باشد که من رسما دق میکنم

آن قدر خودزنی روحی میکنم که به مرحله جنون میرسم. چند روزی در مرحله جنون روحی به سر میبرم و بعد کلی خودم را فحش و بد و بیراه میدهم و از خودم قول میگیرم که دیگر این جور خبرها را دنبال نکنم و دست از این خودآزاری عمدی روحی بردارم

ولی مگر میشود از چنین معضل اجتماعی بزرگی به این راحتی ها گذشت؟

حالا که خودم در آستانه مادر شدن و ورود دخترکم به این دنیای عجیب و غریب هستم، بیشتر از هر زمان دیگری فکرم مشغول پاشنه آشیل روحم است

روزی هزار بار از خودم میپرسم چه طور میشود که یک انسان آن قدر از جایگاه انسانیت تنزل پیدا میکند که به خودش این اجازه را میدهد به جسم و روح یک دخترک بی پناه، دخترکی که از پوست و گوشت خودش است آن طور وحشیانه تجاوز بکند؟ چه بر سر آن دخترک می آید؟ چه تصوری از اطرافیانش و از دنیا در ذهن کوچکش نقش میبندد؟ چه آینده ای در انتظارش است و چه طور میتواند این صدمات و جراحات عمیق روحی را التیام بدهد؟

نظرات 3 + ارسال نظر
مهناز پنج‌شنبه 8 فروردین 1392 ساعت 10:03 http://pesmal.net

سلام خوبی؟عیدت مبارک دستت درد نکنه که وبلاگت را بروز می کنی ممنونم ازت گلم راستی یه سر به من بزن منتظرت هستم بیا وبلاگت را بازار داخل سایتم با آدرس وبلاگت را همیشه داشته باشم مرسی

بارانه شنبه 10 فروردین 1392 ساعت 19:18

اول که سال نو و وبلاگ جدید با هم مبارک

وای همیشه خوندن این چیزا اعصابمو بهم میریزه. چند ماه پیش دوستی خواست مثلا شیرین کاری کنه یه همچین عکسیو برام فرستاد تا یه هفته روانی شده بودم. بگذریم که بنده خدا رو شستم و آویزون کردم الان همون عکسه اومد جلوی چشمم انگار هیچ چیز قرار نیست هیچ وقت درست شه

ملودی دوشنبه 12 فروردین 1392 ساعت 16:49 http://www.khodnevisnameh.blogfa.com

روح منم سرتا پا چشم هست.... چشمان اسفندیاری... ورژن ایرانی پاشنه آشیل...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد