دست نوشته های یک مادر

دست نوشته های یک مادر

اینجا چراغی روشن است...
دست نوشته های یک مادر

دست نوشته های یک مادر

اینجا چراغی روشن است...

به حول و قوه الهی بعد از 29 روز بلاخره جسارت و شهامت پیدا کردم و دخترک بهاری را خودم حمام بردم

حالا دست دست:)


پ.ن:در این 29 روز بابای دخترک یک روز در میان او را حمام میکرد و این وسط من نقش توپ جمع کن ماجرا را داشتم

نظرات 1 + ارسال نظر
آتنا مامان آرنیکا پنج‌شنبه 23 خرداد 1392 ساعت 09:27 http://http://atenaaa.blogfa.com/


مبارکـــــــــــــــــ باشه

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد