دست نوشته های یک مادر

دست نوشته های یک مادر

اینجا چراغی روشن است...
دست نوشته های یک مادر

دست نوشته های یک مادر

اینجا چراغی روشن است...

دلتنگی

مسخره به نظر میرسد

اما میان این همه مشغله روزانه و عوض کردن پوشک و لباس و خوراندن شیر آن هم هر دو ساعت یکبار و گرفتن آروغ و ماساژ شکم برای رفع نفخ و جست و جو در انواع سایتها و وبلاگها برای به روز کردن اطلاعات مربوط به نگهداری کودک و پیاده روی شبانه آن هم دور میز آشپزخانه به منظور خواباندن دخترک بهاری و شب بیداریهای ویران کننده و تیک زدن جلوی فهرست داروها و قطره هایی که باید سر ساعت مشخص به دخترک بهاری بخورانم و دانلود کردن موسیقی های مربوط به کودک از اینترنت و حمام بردن و شست و شوی بدن و لباس دخترک بهاری و کارهای تمام نشدنی خانه و رسیدگی به امور مالی و غیر مالی زندگی و آب دادن و نگهداری از گل ها و مهمان داری و  پیگیری روند رشد دخترک بهاری و انجام بازی های متناسب با سن او و صله رحم و مهمان بازی و به روز کردن وبلاگ و فعالیت در محیط مجازی و یک  دو جین کارهای عجیب و غریب دیگر.... دلم لک زده است برای کار بیرون از خانه. برای روزنامه نگاری. برای فضای تحریریه




پ.ن: سالهاست که پی برده ام زن خانه نیستم. هویت اجتماعی من در گرو کار بیرون از خانه است.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد