دست نوشته های یک مادر

دست نوشته های یک مادر

اینجا چراغی روشن است...
دست نوشته های یک مادر

دست نوشته های یک مادر

اینجا چراغی روشن است...

غلتک

این روزها من یک غلتک دارم که همه جا خانه گشت میزند
نظرات 1 + ارسال نظر
مادری بنام شنبلیله یکشنبه 12 آبان 1392 ساعت 05:15

آخــــــــی
غلتیدن غلتک بانوی بهاری تان مبارکا باد .
آخی چه خوب ، یه مرحله ی هیجان انگیز رشد این فسقلی هاست . شه خوففففف
دلم خیلی خواست ببینمش .کاش می اومدی اینجا ! کاش می اومدم اونجا !
چیا گفتما ؟ ! مشخصه هیجانی شدم ، آب از لب و لوچه ام آمیزونه ، نه ؟

آره واقعا. کاش می اومدی اینجا. کاش می اومدم اونجا
این دفعه که خواستی بیایی اینجا از قبلش به من خبر بده
میدونی که زندگی من چه قدر غیر قابل پیشبینیه!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد