دست نوشته های یک مادر

دست نوشته های یک مادر

اینجا چراغی روشن است...
دست نوشته های یک مادر

دست نوشته های یک مادر

اینجا چراغی روشن است...

اعتماد به نفس مادری

یادم می آید آن روزهای بعد از زایمان، یک شب هراسان رفتم پیش مامان. مامان داشت اوضاع آشپزخانه را سر و سامان میداد. بابا هم داشت ظرفها را میشست. با یک حالت بدبخت مآبانه ای گفتم: مامان، داره تکون میخوره.

مامان حتی سرش را هم بالا نگرفت و خیلی عادی گفت:خوب بایدم تکون بخوره. عروسک که نیست

عاجزانه زار زدم:فکر کنم گرسنه باشه. چیکار کنم؟

مامان همان جوری که کارهایش را میکرد با آرامش گفت: خوب برو شیرش بده


5-6 روزه بود که برای اولین بار بالا آورد. کسی توی اتاق نبود. وقتی دیدم دور لبش از شیری که بالا آورده سفید شده جیغ زدم. آن قدر جیغ هیستریک کشیدم که طفلکم هم به گریه افتاد. عین احمق ها فقط جیغ میزدم و حتی به فکرم نرسیده بود با دستمال لبش را تمیز کنم


10 روزه بود که برای اولین بار قطره آ+د به او خوراندم. قطره چرب و روغنی بود و توی گلویش ماند. چشمهایش ورقلنبیده شد. نفسش بالا نمی آمد و داشت زور میزد چیزی که توی حلقش مانده را پایین بدهد. اول قرمز شد. بعد بنفش شد. آخرش هم داشت متمایل به سرمه ای میشد که بحران با فرو دادن قطره پایان یافت.من  آن قدر ترسیده بودم که حتی نمیتوانستم جیغ های هیستریک بزنم. فقط با چشمهای گشاد زل زده بودم به او و تقلایش و تغییر رنگش را تماشا میکردم


حالا اما همه چیز فرق کرده. دیگر از تکان های کوچکش نمیترسم. حتی از تکانهای بزرگش که چندبار منجر به سقوطش از روی مبل و میز و تخت شده هم نمیترسم. الان خوب میدانم کی گرسنه اش میشود و باید به او چه بخورانم تا سیر شود. اتوماتیک وار ساعت گرسنگی اش را میدانم. شبها سر همان ساعت بیدار میشوم. توی خواب و بیداری به اتاقش میروم. با چشم نیم بسته بغلش میکنم و شیرش میدهم تا سیر شود. دوباره سرجایش میگذارم و عین یک خوابگرد قهار به تختم بر میگردم.

حالا خوب میدانم که وقتی بچه ای بالا می آورد باید چه کار کرد و البته هزاران راه عاقلانه تر از جیغ های هیستریک برای این موضوع وجود دارد. خوب میدانم چطور آروغ بچه های زیر 3 ماه را بگیرم تا دیگر شیر را برنگردانند. حتی یاد گرفته ام اگر بچه های مستعد استفراغ کردن را روی سطح شیبدار بخوابانم کمتر بالا می آورند. و البته حواسم جمع است که بچه های زیر 6 ماه- چه آنهایی که شیر بالا می آورند و چه آنهایی که بالا نمی آورند، مبادا طاقباز بخوابند! 

حالا خوب یاد گرفته ام که نباید قطره آ+د معمولی به بچه ها خوراند. چون بد طعم است و کمتر بچه ای از آن مایع چرب بی مزه استقبال میکند. حالا خوب میدانم اغلب بچه ها آ+د با طعم شیر را بیشتر دوست دارند. طعم توت فرنگی یا موز هم در درجه دوم قرار دارد. حتی یاد گرفته ام نباید همه محتویات قطره چکان را یکجا در حلق بچه خالی کنم. باید صبور باشم و کم کم قطره چکان را به خورد بچه بدهم. پیشرفتم آن قدر زیاد بوده که میدانم چه طور جوری که همه یقه و لباس بچه سیاه نشود به اون قطره آهن بخورانم. حواسم جمع است بلافاصله بعد از قطره آهن به او آب بدهم و دندانهایش را با مسواک انگشتی تمیز کنم که سیاه نشود. حتی میانبر هم بلدم! اگر مسواک انگشتی خودش را گم کرده و در دسترس نیست، باپنبه یا دستمال خیس تمیز دندانهایش را تمیز میکنم.

حالا حتی در موقعیت های پیچیده تری مثل سرماخوردگی و گلودرد، اسهال، تب و یبوست هم دست و پایم را گم نمیکنم و خوب بلد شده ام سکان موقعیت را در دستم بگیرم و همه چیز را سر و سامان بدهم.

خلاصه اینکه من آن مادر بی دست و پای پارسال نیستم. در این یک سال عین خرمالویی که روی درخت می ماند رسیده ام. پخته ام. با دست و پا شده ام. معنی همه اینها این است که "اعتماد به نفس مادری" پیدا کرده ام.

اینها چیزهایی نیست که بشود از دیگران یادشان گرفت. هر چه قدر هم که درباره نگهداری از نوزاد کتاب خوانده باشی، کلاس رفته باشی، به بچه داری در و همسایه و فامیل دقت کرده باشی و از منابع مختلف اطلاعات کسب کرده باشی فایده ای ندارد. باید در واقعی ترین لحظه های مادرانه شیرجه بزنی تا کم کم راه و چاه را یاد بگیری و اعتماد به نفس مادری پیدا کنی. این اعتماد به نفس مادری حاصل همه تجربیاتی است که یک مادر از لحظه به لحظه زندگی مادرانه اش کسب میکند. اعتماد به نفس مادری چیز خوبی است. چون به یک مادر امکان لذت بردن از مادرانه هایش را میدهد. چون او را به خودباوری میرساند و اجازه میدهد اضطراب و نگرانی جایش را به لذت بردن از زندگی به یک نوزاد کوچولو و ظریف بدهد. 

من عاشق این اعتماد به نفس مادری هستم

:)

نظرات 1 + ارسال نظر
پرنیان دوشنبه 8 اردیبهشت 1393 ساعت 10:57

تو مادر فوق العاده ای هستی عزیزم.

امیدوارم اینطور باشه....
مرسی:)

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد