ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 |
8 | 9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 |
15 | 16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 |
22 | 23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 |
29 | 30 |
تلویزیون دارد گزارش مبسوطی از وضعیت میرحسین موسوی نشان میدهد. در گزارش بارها تاکید میشود که دختران میر حسین موسوی خیلی وقت است از حال پدرشان خبر ندارند و حال پدرشان خوب نیست و پدرشان نیاز به درمان طولانی مدت دارد و ...
دخترک روروئکش را میکشاند رو به روی تلویزیون و خیره میشود به اخبارگویی که آن تو نشسته.
خبر تمام میشود. دخترک سرش را بر میگراند سمت من و با چشمهایی که یک دنیا نگرانی از تویش بیرون میریزد میگوید: بابا بابا بابایی
درکش از خبر این بوده که حال یک بابایی خراب است و دخترش دلش برای او تنگ شده و حالا برای این بابای مریض و دختری که از او دور افتاده نگران است
قربانت بروم که این قدر بزرگ شدی که خبر گوش میکنی و حتی میتوانی آن را تفسیر هم بکنی
قربون این دخمل فهمیده و باهوش بشم من
ممنون از ابراز لطفت:)
میز آشپزخانه قلمرو من است!
کنارش می ایستم ...
پوست می کَنم...
خرد می کنم ...
تزئین می کنم ...
بعد که دست پختم حاضرشد،دوباره روی میز می چینم و بااهل خانه دورش می نشینیم به خوردن!
غذام گاهی شور می شود...
گاهی بی نمک...
گاهی هم جا نیفتاده و خام و لِه!
خیلی قشنگ بود مرسی:)
الهی
فقط اومدم بگم که از طرفداران پرو پا قرص وبلاگ دخترک بهاری ام
همیشه موفق باشی
مرسی عزیزم تو لطف داری
:)