دست نوشته های یک مادر

دست نوشته های یک مادر

اینجا چراغی روشن است...
دست نوشته های یک مادر

دست نوشته های یک مادر

اینجا چراغی روشن است...

چرا باب اسفنجی توقیف شد 2

پاتریک و باب اسفنجی یک نوزاد صدف دریایی پیدا میکنند.دلشان به حال صدف کوچولو میسوزد.میاورندش خانه و تصمیم میگیرند بزرگش کنند. بعد به این نتیجه میرسند بچه هم پدر میخواهد هم مادر!ولی آنها هر دوشان پسر هستند. یعنی صدف کوچولویشان به جای ی پدر و مادر، دوتا پدر دارد. تصمیم میگیرند که یکی پدر و دیگری مادر صدف بشود.
پاتریک میگوید من باباش میشم.باب اسفنجی هم با پوشیدن یک دامن نقش مامان صدف را بر عهده میگیرد.
پاتریک مثل یک پدر وظیفه شناس روزها میرد سرکار تا برای خانواده کار کند.باب اسفنجی تازه مادر شده هم نقش زنهای خانه دار را بازی میکند و سرگرم بچه و زندگیست و شبها که پاتریک می آید هی به جانش غر میزند که بچه امروز خیلی کثیف کرد و خسته شدم بس شستم و جمع کردم و من به یه استراحت نیاز دارم و ...پاتریک هم که در نقش پری- همسری غرق شده باب اسفنجی را دلداری میدهد که آره حق داری. تو به یه استراحت نیاز داری عزیزم. فردا زودتر میام و بچ رو نگه میدارم تا تو استراحت بکنی
البته هردو میگویند"مثلا" این کارها را میکنند تا بچه شان دچار کمبود نشود و فکر نکند که در خانواده ای غیر طبیعی زندگی میکند:-)
این قسمت من را عجیب یاد مساله ازدواج همجنس گرایان و بحث بر سر حق داشتن یا نداشتن فرزند خوانده برای زوجهای همجنس گرا انداخت:-)
و البته در مملکتی که رییس جمهور سابقش علنا اعلام میکند,در ایران همجنس گرا نداریم, نشان دادن کارتنی که در آن دو پسر,سرپرستی یک بچه را به عهده میگیرند, مصداق بارز"القای مفاهیم ضد ارزشی"است:-)

نظرات 2 + ارسال نظر
مرضیه شنبه 21 فروردین 1395 ساعت 01:30

بیشتر انتقاد به این بوده که زنها همه مسئولیت خانه رو دارند و پدرها به جز کار بیرون در خانه کاری نمیکنند و فکر میکنند با کار بیرون از خانه شاخ قول را شکسته اند و همیشه هم استراحتشان سر جایش است و تفریح هم میکنند اما مادر نه استراحت دارد و نه بازنشستگی و نه تفریح. من که خیلی کمتر توجهم به ازدواج هم جنس گراها جلب شد چون در روابط همجنس گراها تقسیم وظایف اینگونه نیست که یکی در خانه باشد و یکی کار کند. من خودم زنی هستم که بیرون کار میکنم و میدانم کار بیرون خانه به مراتب راحت تر از کار خانه و بچه داریست.

دید جالبی داشتین! البته اینم بگم که برای موقعیت زمانی ومکانی ما،در خانه ماندن زن و درگیر روزمرگیهای زندگی شدن از قضا ارزش محسوب میشه. نگاهی به بیلبورهای تبلیغاتی سطح شهر بندازین! برای همچین دیدگاهی کارتن رو توقیف نمیکنن

---- جمعه 30 فروردین 1398 ساعت 17:34

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد